به گزارش سراج24، حمید سبزواری از پیشتازان شعر انقلاب بوده و اشعار بسیاری قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با مضمون انقلاب، مبارزات مردمی و رهبری امام خمینی(ره) سروده است. شعر سبزواری، شناسنامه زمانمند انقلاب است، چرا که کمتر حادثه یا رویدادی را میبیبنم که در شعر او انعکاس نداشته باشد. هر رویداد مهمی از تاریخ معاصر ایران را با گلواژههای شعرش در حافظه زمانه ثبت کرده و به همین دلیل، لقب «پدر شعر انقلاب» را دارد.
محمدکاظم کاظمی، شاعر مطرح افغانستانی یکی از ویژگیهای زندهیاد حمید سبزواری را انقلابی بودنش دانست و گفت: مرحوم سبزواری از زمانی که سرودن شعر انقلابی مرسوم نبود، شعر میگفت؛ یعنی حوالی خرداد 1343 و قضیه کنوانسیون علیه رژیم پهلوی.
کاظمی، لقب پدر شعر انقلاب را برازنده او دانست و تصریح کرد: قدمت شعر سراییاش برای انقلاب، به قبلتر از پیروزی انقلاب اسلامی و شاعری دیگر شاعران برمیگردد.
دبیر علمی یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر تداوم و ماندگاری سبزواری در شعر انقلاب را حضور در همه عرصهها دانست و ادامه داد: سبزواری علاوه بر شاعری، قصیدهسرا و فعال در حوزه سرود نیز بود و در قالبهای کلاسیک شعر فارسی کار میکرد؛ و این دو ویژگی متضادی است که در یک فرد وجود دارد.
وی با بیان این نکته که حمید سبزواری در تقویت و تهییج روحیه انقلابی مردم و جوانان نقش موثری ایفا کرده، افزود: او در سالهای انقلاب و جنگ تحمیلی، نقش تهییجکننده بسیار نیرومندی در جوانان انقلابی داشت و باید بگوییم که شعرها و سرودههایش هم در دوره انقلاب مثل «آمریکا آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» و هم در دوران جنگ تحمیلی مثل «وقت است تا برگ سفر، بر باره بندیم/ دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم» بسیار تاثیرگذار بود و باعث انگیزه گرفتن مردم میشد.
این شاعر افغانستانی، فعالیتهای مجاهدانه سبزواری را برگرفته از اعتقاداتش دانست و تاکید کرد: برخی شاعران از روی اعتقاد به موضوع نگاه میکنند و شعر سرودن برایشان یک وجه آرمانی و اعتقادی دارد؛ همین باعث میشود که به شعر، به چشم یک سلاح و ابزار نگاه کنند؛ البته ابزار و سلاحی در جهت مثبت.
این نویسنده افغانستانی شعرهای مرحوم سبزواری را بر شاعران آزادیخواه منطقه مؤثر دانست و گفت: من در زمان مدرسه از یکی از شعرهای او تاثیر گرفتم و تحتتاثیر آن شعری سرودم.
در شعر مرحوم سبزواری آمده بود:
«خوش آمدی به وطن، ای مجاهد، ای رهبر/ گران مبادت بر جانِ خسته، رنجِ سفر
ز حال خلق وطن خواهی ار شوی آگاه،/ یکی به چشم خدابین خویشتن بنگر
جماعتی بنگر استوار در ره حق/ بهسان کوه، سرافراز و آهنینپیکر
به گاه خیزش، چونان که موج از دریا/ به گاه غرش، چونان که در فضا تندر
گشاده بازو بر محوِ خصمِ افسونساز/ نهاده روی به میدانِ دیوِ افسونگر
همه سراپا فریاد و غرش و غلیان/ ز موج و طوفان، توفندهتر ز پا تا سر
ندیده هرگز چشم زمان چنین پیکار/ نخوانده هیچکس این گونه رزم در دفتر»
و من تحت تاثیر آن، شعری را در آذرماه سال 1364 سرودم که اینگونه آغاز میشد:
«دلا! تو دیده گشای و نگر سوی خاور/ به سوی زادگه لالهگون ما بنگر
نگر به سوی شهیدان غرق در خونش/ که خاکشان شده است از وجودشان عنبر
نظر نما به سوی مادران بیچاره/ که جز سرشک ندارند همدمی دیگر
ببین که تکیه زده بر سریر سلطانی/ هر آنچه بوده تبهکار و دزد و غارتگر
چه غنچهها که در این خاک پرورش دیده است/ و ناشکفته نمودن دشمنان پرپر
ز دود آتش دشمن، ز آه سینهی خلق/ دگر به خاک نیفتد شعاع شمس و قمر...»
کاظمی در پایان با اشاره به کتاب «ده شاعر انقلاب» گفت: من این توفیق را داشتم که یک نقد نسبتا مفصلی هم بر آثار استاد حمید سبزواری بنویسم که این نقد در کتاب «ده شاعر انقلاب» منتشر شده است؛ کتابی که در آن به ده تن از شاعران مطرح انقلاب پرداختهام و مرحوم سبزواری نخستین شاعری است که در این کتاب از آن حرف میزنم.
گفتنی است؛ حمید سبزواری شاعر معاصر ایران بود که در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را دریافت کرد و سال 1395 در سن 91 سالگی درگذشت.